امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Chump

tʃʌmp tʃʌmp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
کنده، تکه بزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chump

  1. verb To bite and grind with the teeth
    Synonyms:
    champ chew chomp crump crunch masticate munch chaw
  1. noun A mentally dull person
    Synonyms:
    blockhead dolt fool sucker clod dullard dummkopf boob dummy dunce numskull gull thickhead goof dimwit mark lunkhead dumbbell patsy dumbo oaf fall guy sap soft-touch mug

Idioms

ارجاع به لغت chump

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chump» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chump

لغات نزدیک chump

پیشنهاد بهبود معانی