آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Chew

tʃuː tʃuː

گذشته‌ی ساده:

chewed

شکل سوم:

chewed

سوم‌شخص مفرد:

chews

وجه وصفی حال:

chewing

معنی chew | جمله با chew

noun verb - intransitive adverb B2

جویدن، خاییدن، تفکر کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Teeth are for chewing.

دندان برای جویدن است.

Chew well before swallowing!

(غذا را) پیش از فرو دادن خوب بجو!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to chew gum

سقز (آدامس) جویدن

He kept chewing at his moustache.

مدام سبیل خود را می‌جوید.

Some animals chew holes in wood.

بعضی از حیوانات با جویدن چوب در آن سوراخ ایجاد می‌کنند.

Manoochehr, what problem are you chewing on these days?

منوچهر، این روزها به چه مسئله‌ای می‌اندیشی؟

He got chewed out for being late.

به‌دلیل دیر آمدن مؤاخذه شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد chew

  1. verb grind with teeth
  1. verb think about deeply
    Synonyms:
    consider weigh reflect upon ponder deliberate mull over meditate muse on mull ruminate
    Antonyms:

Phrasal verbs

chew up

کاملاً جویدن

خراب کردن، ویران کردن

Idioms

bite off more than one can chew

لقمه‌ی بزرگتر از دهان خود برداشتن، بیشتر از توانایی خود کاری را به عهده گرفتن

chew the rag (or fat)

(عامیانه) گپ زدن، دوستانه حرف زدن

chew the scenery

(عامیانه - در مورد ایفای نقش در فیلم و تئاتر و غیره) بیش از حد آب و تاب دادن، زیاده‌روی کردن

سوال‌های رایج chew

گذشته‌ی ساده chew چی میشه؟

گذشته‌ی ساده chew در زبان انگلیسی chewed است.

شکل سوم chew چی میشه؟

شکل سوم chew در زبان انگلیسی chewed است.

وجه وصفی حال chew چی میشه؟

وجه وصفی حال chew در زبان انگلیسی chewing است.

سوم‌شخص مفرد chew چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد chew در زبان انگلیسی chews است.

معنی chew به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی chew در زبان فارسی به «جویدن» ترجمه می‌شود.

این فعل به عمل خرد کردن، له کردن یا نرم کردن غذا با دندان‌ها و حرکت فک‌ها اشاره دارد که اولین مرحله‌ی فرایند هضم در دستگاه گوارش انسان و بسیاری از حیوانات است. جویدن باعث می‌شود غذا به قطعات کوچکتر تقسیم شود تا بلعیدن و هضم آن آسان‌تر شود.

از منظر زیست‌شناسی، chew نقشی حیاتی در فرآیند گوارش ایفا می‌کند؛ زیرا با خرد کردن مواد غذایی و مخلوط کردن آن‌ها با بزاق دهان، امکان تجزیه‌ی بهتر و جذب مؤثرتر مواد مغذی فراهم می‌گردد. حرکت‌های فک در جویدن باعث تحریک ترشح بزاق می‌شود که آنزیم‌هایی در آن وجود دارند که شروع فرایند تجزیه نشاسته‌ها را بر عهده دارند. این فرآیند اولیه، کلید سلامت دستگاه گوارش و بهبود جذب غذا است.

در زبان انگلیسی، chew علاوه بر معنای اصلی فیزیکی، گاهی به صورت استعاری به کار می‌رود؛ برای مثال وقتی گفته می‌شود «chew over a problem» یعنی «به دقت فکر کردن یا تأمل کردن درباره یک مسئله». این کاربرد مجازی به معنای «جویدن» به مفهوم کند و عمیق فکر کردن نسبت داده شده است.

از لحاظ فرهنگی و رفتاری، جویدن نقش مهمی در عادات غذایی و حتی ارتباطات اجتماعی دارد. در بسیاری از فرهنگ‌ها، نحوه‌ی جویدن و رفتار هنگام غذا خوردن معیارهایی برای ادب و آداب معاشرت محسوب می‌شود. همچنین برخی افراد در شرایط استرس یا تمرکز شدید عادت به جویدن مداد، آدامس یا اشیاء دیگر دارند که این رفتارها می‌توانند به عنوان واکنشی روانی تعبیر شوند.

فعل chew بیانگر یکی از ابتدایی‌ترین و مهم‌ترین عملکردهای فیزیولوژیکی بدن است که تأثیر زیادی بر سلامت کلی انسان دارد. این واژه به سادگی، ولی با اهمیت بسیار، فرآیند پیچیده‌ای را توصیف می‌کند که پایه و اساس تغذیه و بقای انسان است. آگاهی از نقش جویدن و اهمیت آن می‌تواند به بهبود عادات غذایی و سلامت عمومی کمک کند.

ارجاع به لغت chew

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chew» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chew

لغات نزدیک chew

پیشنهاد بهبود معانی