زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Mull

mʌl mʌl

معنی mull | جمله با mull

noun verb - transitive

ململ نازک، معطر کردن و به عمل آوردن مشروبات، (با over) ژرف اندیشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She mulled over what she was going to say to her mother-in-law.

او درباره‌ی آنچه می‌خواست به مادر شوهرش بگوید، دقت می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mull

  1. verb think about seriously
    Synonyms:
    consider think over reflect contemplate ponder deliberate examine study review weigh meditate ruminate muse on figure revolve brood over pore over linger delay procrastinate stew over moon woolgather chaw sweat over rack one’s brains hammer away at
    Antonyms:
    ignore neglect

ارجاع به لغت mull

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mull» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mull

لغات نزدیک mull

پیشنهاد بهبود معانی