آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ شهریور ۱۴۰۴

    Linger

    ˈlɪŋɡər ˈlɪŋɡə

    گذشته‌ی ساده:

    lingered

    شکل سوم:

    lingered

    سوم‌شخص مفرد:

    lingers

    وجه وصفی حال:

    lingering

    معنی linger | جمله با linger

    verb - intransitive C2

    درنگ کردن، تأخیر کردن، ماندن، مردد بودن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    He said goodbye, but lingered at the door and continued talking.

    او خداحافظی کرد؛ ولی جلو در ماند و به حرف زدن ادامه داد.

    The pain lingered on for weeks.

    درد هفته‌ها ادامه یافت.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The old man lingered several months after his stroke.

    بعد از سکته‌ی مغزی پیرمرد چندین ماه با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد.

    After school, children are not allowed to linger around school.

    بعد از مدرسه بچه‌ها حق ندارند در اطراف دبستان پرسه بزنند.

    Winter lingered on and on!

    زمستان خیال رفتن نداشت!

    Some old customs still linger.

    برخی از رسوم قدیمی هنوز هم ادامه دارند.

    He lingered in paying his debts.

    در پرداخت دیون خود طفره می‌رفت.

    I saw her lingering homeward.

    او را دیدم که سلانه‌سلانه به خانه می‌رفت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد linger

    1. verb loiter, delay
      Synonyms:
      wait stay delay hang around remain stop tarry idle dally dawdle procrastinate shuffle stroll amble saunter loll trail trudge plod mosey drift crawl lumber poke hobble totter stagger lag hesitate vacillate falter put off goof off fool around hang out sit around wait around take one’s time be tardy be dilatory be long tool traipse fritter away putter dillydally trifle
      Antonyms:
      go leave hurry rush
    1. verb continue, endure
      Synonyms:
      remain stay last persist endure survive stand abide hang on stick around cling bide wait
      Antonyms:
      stop halt

    سوال‌های رایج linger

    گذشته‌ی ساده linger چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده linger در زبان انگلیسی lingered است.

    شکل سوم linger چی میشه؟

    شکل سوم linger در زبان انگلیسی lingered است.

    وجه وصفی حال linger چی میشه؟

    وجه وصفی حال linger در زبان انگلیسی lingering است.

    سوم‌شخص مفرد linger چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد linger در زبان انگلیسی lingers است.

    ارجاع به لغت linger

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «linger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/linger

    لغات نزدیک linger

    • - lingam
    • - lingcod
    • - linger
    • - lingerer
    • - lingerie
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.