آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Sensory

ˈsensəri ˈsensəri

معنی sensory | جمله با sensory

adjective

وابسته به مرکز احساس، حساس، حسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

sensory comprehension

ادراک حسی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sensory

Collocations

sensory information

اطلاعات حسی، داده‌های حسی، ادراکات حسی (مجموعه‌داده‌ها و سیگنال‌هایی که ازطریق حواس پنج‌گانه دریافت می‌شوند)

لغات هم‌خانواده sensory

ارجاع به لغت sensory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sensory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sensory

لغات نزدیک sensory

پیشنهاد بهبود معانی