با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sonic

ˈsɑːnɪk ˈsɒnɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
شنودی، صوتی، وابسته به‌سرعت صوت، سماعی، در میدان شنوایی
- sonic altimeter
- فرازسنج آوایی
- supersonic
- فراصوتی
- subsonic
- فروصوتی، زیرصوتی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sonic

  1. adjective (of speed) having or caused by speed approximately equal to that of sound in air at sea level
    Synonyms: transonic
    Antonyms: subsonic, supersonic

ارجاع به لغت sonic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sonic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sonic

لغات نزدیک sonic

پیشنهاد بهبود معانی