فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tactile

ˈtæktl ˈtæktaɪl

صفت تفضیلی:

more tactile

صفت عالی:

most tactile

معنی و نمونه‌جمله

adjective

لمس‌کردنی، وابسته به حس بس‌آوایی، لامسه‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

tactile organs

اندام‌های بساوشی (پرماسی)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tactile

  1. adjective touchable
    Synonyms:
    tangible physical palpable tactual solid material

ارجاع به لغت tactile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tactile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tactile

لغات نزدیک tactile

پیشنهاد بهبود معانی