Tactician

tækˈtɪʃn tækˈtɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جنگ فن‌گر، رزم‌آرا، با تدبیر، متخصص فنون جنگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tactician

  1. noun a suave or tactful person
    Synonyms:
    planner strategist mastermind engineer

ارجاع به لغت tactician

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tactician» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tactician

لغات نزدیک tactician

پیشنهاد بهبود معانی