شکل جمع:
materialsصفت تفضیلی:
more materialصفت عالی:
most materialماده، (در جمع) مواد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
a dark hard material
مادهی سخت و سیاه
Iron is the main material in making cars.
در ساختن اتومبیل آهن مادهی اصلی است.
The artist used unique and unconventional materials to create her abstract sculptures.
این هنرمند از مواد منحصربهفرد و غیرمتعارف برای خلق مجسمههای انتزاعیاش استفاده کرده است.
raw materials
مواد خام
مطلب، اطلاعات، داده (تلویزیون و رادیو و روزنامه و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Before writing you must verify your material.
پیش از نگارش باید صحتوسقم مطالب خود را معلوم کنی.
He is gathering new material for his novel.
او مشغول گردآوری مطالب تازهای برای رمان خود است.
پارچه
It is made of woolen material.
از پارچهی پشمی ساخته شده است.
She chose a durable and water-resistant material for her jacket.
او پارچهای بادوام و مقاوم در برابر آب را برای ژاکت خود انتخاب کرد.
(materials) ابزار، مصالح، وسایل
construction materials
مصالح ساختمانی
writing materials
لوازمالتحریر
مادی، مربوط به ماده، جسمی، جسمانی، مربوط به بدن، اینجهانی
the material aspects of being
جنبههای مادی وجود
material and spiritual forces
نیروهای مادی و معنوی
the material world
جهان مادی
material objects
چیزهای مادی
the material nature of fire
ماهیت مادی آتش
material pleasures
لذتهای جسمی
material comforts
راحتیهای جسمانی
مهم، اساسی،، عمده
a material difference
تفاوت اساسی
حقوق سرنوشتساز (تعیینکنندهی نتیجهی دادرسی و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
a material witness
شاهدی که گواهی او سرنوشتساز است
آدم مناسب (برای کاری)
I'm not university material.
به درد دانشگاه نمیخورم.
He is not officer material.
او به درد افسری ارتش نمیخورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «material» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/material