آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱ بهمن ۱۴۰۱

    Materialization

    məˌtɪriələˈzeɪʃn məˌtɪəriəlaɪˈzeɪʃn

    توضیحات:

    این لغت در انگلیسی بریتانیایی به‌صورتِ materialisation نوشته می‌شود.

    معنی materialization | جمله با materialization

    noun uncountable

    هویدا شدن ناگهانی

    The book charts the earth's evolution up until the materialization of Homo sapiens.

    این کتاب سیر تکاملی زمین را تا هویدا شدن ناگهانی هومو سَپییِنس‌ها ( «انسان خردمند» (یک پستاندار از نوع دوپا و از خانواده‌ی انسانیان)) ترسیم می‌کند.

    Researchers hope to prove that vaccinations can help the body recognize and destroy cancer cells prior to the materialisation of tumors.

    محققان امیدوار هستند که ثابت کنند که واکسیناسیون می‌تواند به بدن در تشخیص و از بین بردن سلول‌های سرطانی پیش از هویدا شدن ناگهانی تومورها کمک کند.

    noun uncountable

    تحقق، عملی شدن، عینی شدن، واقعیت یافتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    She could not envisage the materialization of the plan.

    نمی‌توانست تحقق این طرح را تصور کند.

    The photograph showed the materialisation of his desire.

    این عکس تحقق و عینی شدن آرزوی او را نشان می‌داد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد materialization

    1. noun the condition of being in full force or operation
      Synonyms:
      being effect realization actualization
    1. noun the condition of being fulfilled
      Synonyms:
      fulfillment realization fruition culmination consummation materialisation offspring
    1. noun a physical entity typifying an abstraction
      Synonyms:
      type embodiment personification manifestation incarnation substantiation objectification materialisation personalization externalization exteriorization prosopopeia

    لغات هم‌خانواده materialization

    • noun
      material, materialism, materialist, materialization
    • adjective
      material, immaterial, materialistic, materialist
    • verb - intransitive
      materialize
    • adverb
      materialistically, materially

    ارجاع به لغت materialization

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «materialization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/materialization

    لغات نزدیک materialization

    • - materialistically
    • - materiality
    • - materialization
    • - materialize
    • - materially
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.