این لغت در انگلیسی بریتانیایی بهصورتِ materialisation نوشته میشود.
هویدا شدن ناگهانی
The book charts the earth's evolution up until the materialization of Homo sapiens.
این کتاب سیر تکاملی زمین را تا هویدا شدن ناگهانی هومو سَپییِنسها ( «انسان خردمند» (یک پستاندار از نوع دوپا و از خانوادهی انسانیان)) ترسیم میکند.
Researchers hope to prove that vaccinations can help the body recognize and destroy cancer cells prior to the materialisation of tumors.
محققان امیدوار هستند که ثابت کنند که واکسیناسیون میتواند به بدن در تشخیص و از بین بردن سلولهای سرطانی پیش از هویدا شدن ناگهانی تومورها کمک کند.
تحقق، عملی شدن، عینی شدن، واقعیت یافتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She could not envisage the materialization of the plan.
نمیتوانست تحقق این طرح را تصور کند.
The photograph showed the materialisation of his desire.
این عکس تحقق و عینی شدن آرزوی او را نشان میداد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «materialization» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/materialization