آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Embodiment

ɪmˈbɑːdimənt ɪmˈbɒdɪmənt

معنی embodiment | جمله با embodiment

noun

تجسم، در برداری، تضمین، درج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She is the embodiment of virtue.

او مظهر پاکدامنی است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد embodiment

ارجاع به لغت embodiment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «embodiment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/embodiment

لغات نزدیک embodiment

پیشنهاد بهبود معانی