امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Realization

ˌriːələˈzeɪʃn ˌrɪəlaɪˈzeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    realizations

معنی‌ها

C1
تحقق، فهم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
ادراک، درک، تحقق، تفهیم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد realization

  1. noun Achievement
    Synonyms: fulfillment, achievement, consummation, culmination, realisation, fruition, accomplishment, awakening, awareness, effectuation, materialization, understanding, recognition
  2. noun Comprehension
    Synonyms: realisation, understanding, execution, interpretation, recognition, performance, consciousness, reading, rendering, cognizance, rendition
  3. noun The condition of being in full force or operation
    Synonyms: realisation, actualization, being, effect, materialization, actualisation

لغات هم‌خانواده realization

ارجاع به لغت realization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «realization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/realization

لغات نزدیک realization

پیشنهاد بهبود معانی