Realist

ˈrɪəlɪst ˈrɪəlɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable
( realistic ) واقع‌بین، تحقق‌گرای، راستین‌گرای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد realist

  1. noun
    Synonyms: pragmatist, rationalist, naturalist, scientist, pessimist, cynic, defeatist, hardhead

لغات هم‌خانواده realist

ارجاع به لغت realist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «realist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/realist

لغات نزدیک realist

پیشنهاد بهبود معانی