با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Quilt

kwɪlt kwɪlt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - transitive countable
    لحاف، بالاپوش، مثل لحاف دوختن
    • - a quilted winter coat
    • - پالتو لحاف‌دوزی‌شده‌ی زمستانی
    • - to quilt a potholder
    • - دستگیره را آجیده (لحاف‌دوزی) کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد quilt

  1. noun thick bedcovering made of patches
    Synonyms: batt, bedspread, blanket, comforter, counterpane, cover, coverlet, down, duvet, eiderdown, pad, patchwork, pouf, puff

ارجاع به لغت quilt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quilt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quilt

لغات نزدیک quilt

پیشنهاد بهبود معانی