انگلیسی بریتانیایی قدیمی روتختی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She carefully folded the counterpane before making the bed.
قبلاز اینکه تختخواب را مرتب کند، روتختی را با دقت تا کرد.
The colorful counterpane brightened up the otherwise dull room.
روتختی رنگارنگ اتاق دلگیر را روشن کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «counterpane» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/counterpane