آخرین به‌روزرسانی:

Counterpane

ˈkaʊnt̬ərpeɪn ˈkaʊntəpeɪn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی بریتانیایی قدیمی روتختی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She carefully folded the counterpane before making the bed.

قبل‌از اینکه تختخواب را مرتب کند، روتختی را با دقت تا کرد.

The colorful counterpane brightened up the otherwise dull room.

روتختی رنگارنگ اتاق دل‌گیر را روشن کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد counterpane

  1. noun decorative cover for a bed
    Synonyms:
    bedspread spread bedcover bed covering bed-cover

ارجاع به لغت counterpane

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «counterpane» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/counterpane

لغات نزدیک counterpane

پیشنهاد بهبود معانی