گذشتهی ساده:
paddedشکل سوم:
paddedسومشخص مفرد:
padsوجه وصفی حال:
paddingشکل جمع:
padsپد، لایی
to put a cotton pad on the wound
پد پنبهای روی زخم گذاشتن
دفترچه
a note pad
دفترچهی یادداشت
پای حیوان
راه، مسیر
لایی گذاشتن، لایهگذاری کردن، لفاف کردن، با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
a padded chair
صندلی با رویه نرم
The sofa is padded with soft rubber and leather.
کاناپه با لاستیک و چرم نرم لایهگذاری شده است.
با آبوتاب گفتن
To make his paper longer, he padded it.
برای اینکه رسالهی خود را طولانیتر کند، آن را لفت و لعاب داد.
راه رفتن
(عامیانه) دارای سهمی از رشوههایی که کلانتری محل دریافت میکند
گذشتهی ساده pad در زبان انگلیسی padded است.
شکل سوم pad در زبان انگلیسی padded است.
شکل جمع pad در زبان انگلیسی pads است.
وجه وصفی حال pad در زبان انگلیسی padding است.
سومشخص مفرد pad در زبان انگلیسی pads است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pad» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pad