گذشتهی ساده:
reamedشکل سوم:
reamedسومشخص مفرد:
reamsوجه وصفی حال:
reamingشکل جمع:
reamsیک بسته کاغذ (معمولاً ۵۰۰ تایی)
I need to buy a ream of paper for my office printer.
من باید یک بسته کاغذ برای چاپگر اداری خود بخرم.
The copy machine can hold up to five reams of paper at once.
دستگاه کپی میتواند تا پنج بسته کاغذ را بهطور همزمان در خود جای دهد.
مقدار زیاد، بسیار زیاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He has written reams on this subject.
او بسیار زیاد دراینباره نوشته است.
She printed out a ream of documents for the meeting.
او مقدار زیادی از اسناد را برای جلسه چاپ کرد.
(سوراخ چیزی را) گشاد کردن
The carpenter used a drill to ream the hole, making it wider.
نجار از مته برای گشاد کردن سوراخ استفاده کرد و آن را پهنتر کرد.
Please ream out that pipe so we can fit the connector properly.
لطفاً آن لوله را گشاد کنید تا بتوانیم بست را بهدرستی نصب کنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ream» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ream