Scad

    ˈskæd ˈskæd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    noun plural
    انواع ماهی‌های کوچک و خوراکی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    noun
    (آمریکا- عامیانه) شمار بسیار، تعداد فراوان، خیلی، یک دنیا
    - scads of money
    - یک عالمه پول
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد scad

    1. noun An indeterminately great amount or number.
      Synonyms: Often used in plural: jillion, million, multiplicity, ream, trillion, bushel, gob, heap, load, lot, oodles, passel, peck, slew, wad, zillion

    ارجاع به لغت scad

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scad

    لغات نزدیک scad

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند