آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Peck

    pek pek

    گذشته‌ی ساده:

    pecked

    شکل سوم:

    pecked

    سوم‌شخص مفرد:

    pecks

    وجه وصفی حال:

    pecking

    معنی peck | جمله با peck

    noun verb - transitive verb - intransitive adverb

    یک چهارم بوشل، نوک‌زدگی، سوراخ، نوک زدن، با نوک سوراخ کردن، دندان زدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    The parrot pecked my hand.

    طوطی دستم را نوک زد.

    The woodpecker was pecking the tree all day.

    دارکوب تمام روز به درخت نوک می‌زد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Birds have pecked a hole in the wall.

    پرندگان با نوک‌زدن دیوار را سوراخ کرده‌اند.

    The hen pecked up the rice from the sand.

    مرغ برنجها را از میان شنها برچید.

    He pecked at the frozen ground with a pickaxe.

    او با کلنگ به زمین منجمد ضربه‌های پیاپی می‌زد.

    All day a woodpecker was pecking at an electric post.

    در تمام روز یک دارکوب به تیر برق نوک می‌زد.

    His father pecked him on the forehead.

    پدرش بوسه‌ای بر پیشانی او زد.

    The children pecked at the stale food and asked for ice-cream.

    بچه‌ها با غذای مانده ور رفتند و بستنی خواستند.

    His wife keeps pecking at him.

    زنش مرتب به او نیش می‌زند.

    An eagle had pecked out his left eye.

    چشم چپ او را یک عقاب در آورده بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد peck

    1. noun, verb bite
      Synonyms:
      hit strike mark tap rap dig jab poke prick pinch nibble kiss beak pick

    Phrasal verbs

    peck at

    1- نوک‌زدن به، نوک‌نوک کردن 2- (عامیانه) با بی‌میلی خوردن، از سر سیری خوردن، کم خوردن

    3- (عامیانه - مدام) نق زدن، زخم زبان زدن، حرف نیش‌دار زدن، سرزنش کردن

    peck (something) out

    (با نوک یا منقار) درآوردن

    سوال‌های رایج peck

    گذشته‌ی ساده peck چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده peck در زبان انگلیسی pecked است.

    شکل سوم peck چی میشه؟

    شکل سوم peck در زبان انگلیسی pecked است.

    وجه وصفی حال peck چی میشه؟

    وجه وصفی حال peck در زبان انگلیسی pecking است.

    سوم‌شخص مفرد peck چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد peck در زبان انگلیسی pecks است.

    ارجاع به لغت peck

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «peck» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peck

    لغات نزدیک peck

    • - pechora
    • - peciller
    • - peck
    • - peck (something) out
    • - peck at
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.