گذشتهی ساده:
tappedشکل سوم:
tappedسومشخص مفرد:
tapsوجه وصفی حال:
tappingشکل جمع:
tapsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- (آبجو و غیره) در بشکه (و آمادهی بیرون کشیدن و خوردن)، بشکه(ای)
2- در دسترس، در اختیار، مهیا
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tap» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tap