نیزه (که نوک فولادی فولادی دارد و اغلب در جنگ از آن استفاده میشد)
The museum displayed a collection of ancient lances used by medieval warriors.
در این موزه کلکسیونی از نیزههای باستانی که جنگجویان قرون وسطی از آن استفاده میکردند، به نمایش گذاشته شد.
In the heat of battle, the soldier gripped his lance tightly, ready to engage the enemy.
در گرماگرم جنگ، سرباز نیزهاش را محکم گرفت و آمادهی درگیری با دشمن بود.
پزشکی نیشتر زدن (بریدن پوست با ابزار تیز به منظور خارج کردن عفونت)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The boil will have to be lanced.
باید کورک (نوعی جوش بزرگ روی پوست بدن) را نیشتر زد.
He winced in pain as she lanced the infected wound.
وقتی او زخم عفونی را نیشتر زد، از درد به خود پیچید.
پرتاپ کردن (به جلو)
He lanced himself forward.
او خود را به جلو پرتاب کرد.
He lanced the basketball towards the hoop.
توپ بسکتبال را به سمت حلقه پرتاپ کرد.
نیزه زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lance