آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Stab

    stæb stæb

    گذشته‌ی ساده:

    stabbed

    شکل سوم:

    stabbed

    سوم‌شخص مفرد:

    stabs

    وجه وصفی حال:

    stabbing

    شکل جمع:

    stabs

    معنی stab | جمله با stab

    B2

    خنجر زدن، زخم زدن، سوراخ کردن، زخم چاقو، تیر کشیدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    With his sword, Rustam stabbed him through the heart.

    رستم شمشیرش را در قلب او فرو کرد.

    Ali Asghar stabbed him twice.

    علی‌اصغر به او دو ضربه چاقو زد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He stabbed his fork into the meat.

    چنگالش را در گوشت فرو برد.

    Pain stabbed through his leg.

    درد در سرتاسر پایش تیر می‌کشید.

    The memories of that day stabbed him.

    خاطرات آن روز او را رنج می‌داد.

    stab wound

    زخم چاقو

    a stab of pain in the chest

    دردی که در سینه تیر می‌کشد

    a stab of guilt

    درد گناه

    stabbing pain

    دردی که تیر می‌کشد

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stab

    1. noun piercing cut
      Synonyms:
      wound hurt gash incision puncture piercing blow ache pang jab prick thrust twinge rent stick jag transfixion
    1. noun attempt
      Synonyms:
      try endeavor essay venture shot go crack fling whack one’s best
    1. verb puncture, pierce with sharp, pointed object
      Synonyms:
      cut hurt injure wound pierce penetrate stick jab prick punch drive plunge thrust sink gore transfix spear ram bayonet knife saber shank clip slice chop carve cleave hit jag prong plow open up run through brand

    Idioms

    make (or take) a stab at

    پرداختن (به کاری)، دست به کار شدن

    stab someone in the back

    از پشت به کسی خنجر زدن، به اعتماد کسی خیانت کردن

    سوال‌های رایج stab

    گذشته‌ی ساده stab چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده stab در زبان انگلیسی stabbed است.

    شکل سوم stab چی میشه؟

    شکل سوم stab در زبان انگلیسی stabbed است.

    شکل جمع stab چی میشه؟

    شکل جمع stab در زبان انگلیسی stabs است.

    وجه وصفی حال stab چی میشه؟

    وجه وصفی حال stab در زبان انگلیسی stabbing است.

    سوم‌شخص مفرد stab چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد stab در زبان انگلیسی stabs است.

    ارجاع به لغت stab

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stab» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stab

    لغات نزدیک stab

    • - st petersburg
    • - st. john's wort
    • - stab
    • - stab someone in the back
    • - stabber
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.