فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bayonet

ˈbeɪənət / / -net ˈbeɪənət / / -net

گذشته‌ی ساده:

bayoneted

شکل سوم:

bayoneted

سوم‌شخص مفرد:

bayonets

وجه وصفی حال:

bayoneting

شکل جمع:

bayonets

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb

سرنیزه، با سرنیزه مجبور کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The soldiers bayonetted two of the demonstrators.

سربازان با سرنیزه دو نفر از تظاهرکنندگان را زدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bayonet

  1. verb to pierce
    Synonyms:
    pierce stab stick knife spear transpierce
  1. noun
    Synonyms:
    blade spike lance pike

ارجاع به لغت bayonet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bayonet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bayonet

لغات نزدیک bayonet

پیشنهاد بهبود معانی