فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Knife

naɪf naɪf

گذشته‌ی ساده:

knifed

شکل سوم:

knifed

سوم‌شخص مفرد:

knifes

وجه وصفی حال:

knifing

شکل جمع:

knives

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1

چاقو، کارد، تیغه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

fruit knife

چاقوی میوه‌خوری

knife and fork

کارد و چنگال

نمونه‌جمله‌های بیشتر

table knife

کارد غذاخوری

carving knife

چاقوی گوشت‌بری

He attacked me with a knife.

او با چاقو به من حمله‌ور شد.

several knife wounds

چندین زخم چاقو

noun countable

عمل جراحی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He was under the knife for two hours.

او دو ساعت تحت عمل جراحی بود.

verb - transitive

چاقو زدن، با چاقو ضربه زدن، با چاقو شکاف دادن و بریدن

He is aiding today those who may knife him tomorrow.

او امروز به کسانی کمک می‌کند که ممکن است فردا از پشت به او خنجر بزنند.

He was knifed and his money was robbed.

به او چاقو زدند و پولش را دزدیدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد knife

  1. noun cutting tool
    Synonyms:
    cutter blade edge steel point dagger sword bayonet lance sabre scalpel machete scythe sickle shank bolo cutlass ripper skewer stiletto scimitar switchblade shiv lancet tickler skiver
  1. verb stab with pointed tool
    Synonyms:
    hurt cut wound pierce stab impale stick thrust kill slash slice lance open up shiv shank lacerate spit jag clip chop down carve brand

Idioms

get one's knife into somebody (or have one's knife in somebody)

به کسی آسیب یا ضرر رساندن، کارد را به استخوان کسی رساندن

like a (hot) knife through butter

مانند چاقو (ی داغ) در کره، به آسانی، بدون اشکال

the knives are out

وضع وخیم است، دو طرف آماده‌ی مشاجره و دعوا هستند، شمشیرها را کشیده‌اند

twist (or turn) the knife in the wound

نمک روی زخم پاشیدن، بر عذاب کسی افزودن

سوال‌های رایج knife

معنی knife به فارسی چی میشه؟

چاقو (Knife) یکی از ابزارهای مهم و پرکاربرد در زندگی روزمره انسان‌هاست. این ابزار از زمان‌های بسیار دور تا به امروز به دلیل کارایی بالا و تنوع در کاربردها، اهمیت زیادی پیدا کرده است. در ادامه به بررسی معانی، توضیحات و نکات جالب درباره چاقو می‌پردازیم.

معانی و کاربردها

چاقو به طور کلی به ابزاری اطلاق می‌شود که دارای یک تیغه تیز و یک دسته است و برای برش، بریدن، و جدا کردن اشیاء به کار می‌رود. چاقوها معمولاً از جنس فولاد، سرامیک یا مواد ترکیبی ساخته می‌شوند و انواع مختلفی دارند.

1. چاقوهای آشپزخانه: این نوع چاقوها برای آماده‌سازی غذا در آشپزخانه طراحی شده‌اند. انواع مختلفی از چاقوهای آشپزخانه وجود دارد، از جمله چاقوی شفی، چاقوی خردکن، و چاقوی نان.

2. چاقوهای شکار: این چاقوها معمولاً بزرگ‌تر و قوی‌تر از چاقوهای آشپزخانه هستند و برای شکار و پوست‌کندن حیوانات به کار می‌روند.

3. چاقوهای چندکاره: این چاقوها می‌توانند شامل ابزارهای مختلفی باشند، مانند پیچ‌گوشتی، قیچی و غیره که به ویژه در سفرها و کمپینگ بسیار مفید هستند.

4. چاقوهای تزیینی: این چاقوها به عنوان آثار هنری و تزیینی ساخته می‌شوند و معمولاً به دلیل طراحی زیبا و خاص خود مورد توجه قرار می‌گیرند.

نکات جالب درباره چاقو

- تاریخچه: چاقوها از زمان‌های پیش از تاریخ وجود داشته‌اند. باستان‌شناسان در کاوش‌های خود چاقوهایی از سنگ و سپس فلز پیدا کرده‌اند که نشان‌دهنده قدیمی‌ترین ابزارهای برشی هستند.

- فرآیند ساخت: ساخت چاقو یک هنر است. تیغه‌ها معمولاً با استفاده از فولاد کربن یا فولاد ضدزنگ ساخته می‌شوند و فرآیندهای گرمایش و سرمایش خاصی برای افزایش سختی و تیزی تیغه‌ها به کار می‌رود.

- چاقو و فرهنگ: در بسیاری از فرهنگ‌ها، چاقو به عنوان نماد قدرت و استقلال شناخته می‌شود. به عنوان مثال، در برخی از قبایل سرخپوست آمریکا، چاقو به عنوان علامت بلوغ و ورود به دنیای بزرگسالی اهدا می‌شود.

- قوانین مربوط به چاقو: در بسیاری از کشورها، قوانین خاصی در مورد حمل و استفاده از چاقو وجود دارد. به عنوان مثال، در برخی کشورها حمل چاقوهای تیز و بزرگ بدون دلیل موجه غیرقانونی است.

- استفاده‌های پزشکی: چاقو در دنیای پزشکی نیز کاربرد دارد. تیغ‌های جراحی که برای عمل‌های جراحی استفاده می‌شوند، نوعی چاقوی تخصصی هستند که با دقت و ظرافت خاصی طراحی شده‌اند.

ارجاع به لغت knife

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «knife» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/knife

لغات نزدیک knife

پیشنهاد بهبود معانی