آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Steel

stiːl stiːl

معنی steel | جمله با steel

noun B2

فولاد

of steel

پولادین، از پولاد، آهنین، چون آهن

adjective

فولادی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
noun uncountable

فولادسازی، صنایع فولادسازی

noun countable

چاقو تیزکن

noun countable

تیغ، شمشیر

cold steel

اسلحه‌ی سرد

verb - transitive

آماده کردن، محکم کردن، قرص کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد steel

  1. verb prepare oneself
    Antonyms:

ارجاع به لغت steel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «steel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/steel

لغات نزدیک steel

پیشنهاد بهبود معانی