آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Prepare

    prɪˈper prɪˈpeə

    گذشته‌ی ساده:

    prepared

    شکل سوم:

    prepared

    سوم‌شخص مفرد:

    prepares

    وجه وصفی حال:

    preparing

    معنی prepare | جمله با prepare

    verb - transitive A2

    آماده کردن، تدارک دیدن، مهیا ساختن، مجهز کردن، ساختن

    to prepare oneself

    خود را آماده کردن

    a course that prepares students for college

    کلاسی که دانشجویان را برای دانشگاه آماده می‌کند

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to prepare the army for war

    ارتش را برای جنگ مهیا کردن

    to prepare someone for bad news

    کسی را برای (شنیدن) خبر بد آماده کردن

    to prepare for an expedition

    تدارک یک سفر اکتشافی را دیدن

    to prepare the necessary equipment for construction

    وسایل لازم برای بنایی را فراهم کردن

    to prepare a medicine

    پیچیدن نسخه

    to prepare dinner

    شام درست کردن

    verb - intransitive

    آماده شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد prepare

    1. verb make or get ready
      Synonyms:
      make ready arrange plan adjust fix form develop produce construct build up provide supply equip fit train assemble practice qualify brace strengthen anticipate appoint dispose outfit furnish adapt groom coach perfect formulate contrive fabricate fashion put together draw up settle warm up fill in put in order steel fortify gird prime endow concoct cook fit out make up make provision lay the groundwork smooth the way turn out
      Antonyms:
      neglect ignore disorganize

    Collocations

    be prepared for something

    آماده‌ی چیزی بودن، (برای کاری یا چیزی) آمادگی داشتن

    prepare the ground (for something)

    زمینه را (برای چیزی) فراهم کردن

    لغات هم‌خانواده prepare

    • noun
      preparation, preparedness, preparations
    • adjective
      prepared, preparatory
    • verb - transitive
      prepare

    سوال‌های رایج prepare

    گذشته‌ی ساده prepare چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده prepare در زبان انگلیسی prepared است.

    شکل سوم prepare چی میشه؟

    شکل سوم prepare در زبان انگلیسی prepared است.

    وجه وصفی حال prepare چی میشه؟

    وجه وصفی حال prepare در زبان انگلیسی preparing است.

    سوم‌شخص مفرد prepare چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد prepare در زبان انگلیسی prepares است.

    ارجاع به لغت prepare

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «prepare» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prepare

    لغات نزدیک prepare

    • - preparatory school
    • - preparatory to
    • - prepare
    • - prepare a presentation
    • - prepare handouts
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.