گذشتهی ساده:
providedشکل سوم:
providedسومشخص مفرد:
providesوجه وصفی حال:
providingفراهم کردن، تدارک دیدن، تأمین کردن، تهیه کردن، مهیا کردن، آماده کردن، میسر ساختن، فراهم آوردن، در اختیار گذاشتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
They will provide the necessary equipment for the project.
آنها تجهیزات لازم برای پروژه را فراهم خواهند کرد.
The classes are free, but you have to provide the books yourself.
کلاسها رایگان است اما خودتان باید کتابها را تهیه کنید.
Passengers will be provided with free food and drink.
خوراک و نوشیدنی رایگان در اختیار مسافران قرار داده خواهد شد.
The charity aims to provide shelter for the homeless.
هدف این مؤسسهی خیریه تأمین سرپناه برای افراد بیخانمان است.
The Iranian chef will provide a delicious meal for the guests.
سرآشپز ایرانی برای مهمانان غذایی خوشمزه را تهیه خواهد کرد.
The government is providing against a probable famine.
دولت دارد برای مقابله با قحطی احتمالی تدارک میبیند.
He works to provide for his wife and children.
او برای تأمین معاش همسر و فرزندانش کار میکند.
حقوق [that+] مقرر داشتن، قید کردن، معین کردن، مشخص ساختن، وضع کردن، بیان داشتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The new regulations provide that all employees must complete safety training.
مقررات جدید تعیین میکنند که همهی کارکنان باید آموزشهای ایمنی را بگذرانند.
The contract provides that this project should be built by the end of Bahman.
قرارداد مقرر میکند که این پروژه باید تا پایان بهمنماه احداث شود.
The agreement provides that both parties should share the profits equally.
این توافقنامه مقرر میدارد که هر دو طرف باید سود را بهطور مساوی تقسیم کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «provide» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/provide