آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Render

ˈrendər ˈrendə

گذشته‌ی ساده:

rendered

شکل سوم:

rendered

سوم‌شخص مفرد:

renders

وجه وصفی حال:

rendering

معنی render | جمله با render

verb - transitive formal C2

موجب شدن، باعث شدن، در حالتی قرار دادن

The heavy rain rendered the roads impassable.

باران شدید موجب صعب‌العبور شدن جاده‌ها شد.

The sudden loss of electricity rendered the entire neighborhood in complete darkness.

قطع ناگهانی برق باعث شد کل محله در تاریکی مطلق فرو برود.

verb - transitive formal

ترجمه کردن، برگرداندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The poem was rendered into English two years ago.

دو سال پیش این شعر به انگلیسی ترجمه شد.

She tried to render the complex scientific jargon into plain language.

سعی کرد اصطلاحات پیچیده‌ی علمی را به زبان ساده برگرداند.

verb - transitive formal C1

کردن، انجام دادن، دادن، عرضه کردن، ارائه کردن، ابراز کردن، اظهار کردن

They rendered us help when we needed it.

آنان هنگامی که نیاز داشتیم به ما کمک کردند.

The witness refused to render an opinion on the matter.

شاهد از اظهار نظر در این مورد خودداری کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to render thanks

سپاسگزاری کردن

to render obedience

فرمانبرداری کردن

the services which we render

خدماتی که ما می‌کنیم

verb - transitive

معماری با گچ پوشاندن، گچ‌کاری کردن، دوغاب زدن، اندودن

He rendered the wall.

دیوار را با گچ پوشاند.

The construction crew is scheduled to render the cement layer tomorrow.

اکیپ ساختمانی قرار است لایه‌ی سیمانی را فردا گچ‌کاری کنند.

verb - transitive

اجرا کردن، برگزار کردن (موسیقی و نمایشنامه و غیره)

She rendered her role skillfully.

او نقش خود را با مهارت اجرا کرد.

The concert was well rendered.

کنسرت خوب اجرا شد.

verb - transitive

ارائه دادن، تسلیم کردن (صورت‌حساب و غیره)

Please render the financial statements by the end of the day for review.

لطفا صورت‌های مالی را تا پایان روز برای بررسی ارائه دهید.

The accountant will render the invoices in the upcoming meeting.

حسابدار در جلسه‌ی آتی فاکتورها را تسلیم خواهد کرد.

verb - transitive

صادر کردن (حکم)

The verdict was finally rendered.

حکم سرانجام صادر شد.

The judge will render her verdict on the case tomorrow.

قاضی رأی خود درباره‌ی این پرونده را فردا صادر خواهد کرد.

verb - transitive

کامپیوتر پرداز زدن، رندر گرفتن (نمایش دادن تصاویر اجسام سه‌بعدی روی صفحه‌ی نمایشگر دوبعدی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

The graphic designer used advanced software to render a lifelike image of a stunning sunset.

این طراح گرافیک از نرم‌افزار پیشرفته‌ای برای پرداز زدن تصویری واقعی از یک غروب خیره‌کننده استفاده کرد.

The architect used a specialized program to render a digital model of the building.

معمار از برنامه‌ای تخصصی برای رندر گرفتن مدل دیجیتالی ساختمان استفاده کرد.

verb - transitive

آب کردن، ذوب کردن

The blacksmith rendered the metal down.

آهنگر فلز را ذوب کرد.

The chef carefully rendered the fat down to use in the sauce.

سرآشپز با دقت چربی را آب کرد تا در سس از آن استفاده کند.

verb - transitive

تسلیم شدن

He rendered up his soul to God.

روح خود را تسلیم خداوند کرد.

to render up a city to the enemy

شهر را به دشمن تسلیم کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد render

سوال‌های رایج render

گذشته‌ی ساده render چی میشه؟

گذشته‌ی ساده render در زبان انگلیسی rendered است.

شکل سوم render چی میشه؟

شکل سوم render در زبان انگلیسی rendered است.

وجه وصفی حال render چی میشه؟

وجه وصفی حال render در زبان انگلیسی rendering است.

سوم‌شخص مفرد render چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد render در زبان انگلیسی renders است.

ارجاع به لغت render

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «render» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/render

لغات نزدیک render

پیشنهاد بهبود معانی