امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cede

    siːd siːd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      ceded

    • شکل سوم:

      ceded

    • سوم‌شخص مفرد:

      cedes

    • وجه وصفی حال:

      ceding

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    verb - transitive adverb
    واگذار کردن، تسلیم کردن، صرف‌نظرکردن از

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Germany ceded Alsace to France.
    - آلمان آلزاس را به فرانسه واگذار کرد.
    - He ceded his house and stock holdings to his children.
    - او خانه و سهام خود را به فرزندانش منتقل کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cede

    1. verb abandon, surrender
      Synonyms:
      give up leave drop yield concede relinquish waive resign transfer alienate renounce abandon surrender grant allow communicate convey part with capitulate hand over give in accord deed make over alien vouchsafe fork over sign over abdicate abalienate throw in the towel throw in the sponge come across with
      Antonyms:
      defend guard gain win fight take over

    ارجاع به لغت cede

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cede» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cede

    لغات نزدیک cede

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی