بردن، پیروز شدن، فاتح شدن، غلبه یافتن، به دست آوردن، برنده شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
England and America won the war.
انگلیس و امریکا جنگ را بردند.
He is going to win in the next elections.
در انتخابات بعدی پیروز خواهد شد.
He easily won over his opponent.
به آسانی بر رقیب خود فائق شد.
He won the running race.
او در مسابقهی دو اول شد.
Namjoo won several medals.
نامجو چندین مدال برد.
He won two doctorates.
او دو درجهی دکترا گرفت.
to win a prize
جایزه گرفتن
He struggled to win fame and power.
او تلاش کرد تا شهرت و قدرت بهدست آورد.
The new president won the support of the army.
رئیسجمهور جدید حمایت ارتش را جلب کرد.
She was the first woman to win a senate seat.
او اولین زنی بود که در مجلس سنا جا گرفت (بر مسند سناتوری نشست).
Alexander's courage and military skill won the admiration of his soldiers.
شجاعت و مهارت نظامی اسکندر تحسین سربازانش را جلب کرد.
Parvin's love and care won her mother back to health.
عشق و توجه پروین موجب بازگشت سلامتی مادرش شد.
to win fame and glory
به شهرت و افتخار رسیدن
They won the top of the hill by noon.
تا ظهر به سر تپه دست یافتند.
They won over many simple young men to communism.
آنان جوانان سادهدل فراوانی را به آغوش کمونیسم کشاندند.
win hearts as much as you can ...
تا توانی دلی بهدست آور ...
Win or lose, I will give a party after the game.
چه ببریم چه ببازیم بعد از مسابقه سور خواهم داد.
فتح، پیروزی، برد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Our team has had three wins and two losses.
تیم ما سه پیروزی و دو باخت داشته است.
Her recent win increased her self-confidence.
برد اخیر او اعتماد به نفس وی را زیادتر کرد.
win (something or someone) back
(چیزی یا شخصی را) دوباره یافتن (با تلاش)، دوباره بهدست آوردن، باز یافتن
(با تلاش) خود را از تنگنا یا گرفتاری خلاص کردن، رهایی یافتن
بهآسانی پیروز شدن، بدون هیچ زحمتی موفق شدن، مثل آب خوردن برنده شدن، سههیچ زدن
به مقام و شهرت رسیدن، مقام خود را تحکیم کردن
به شهرت یا کامیابی رسیدن، موفق شدن، به مقام بلند رسیدن
برنده یا بازنده (چه برنده، چه بازنده)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «win» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/win