گذشتهی ساده:
attainedشکل سوم:
attainedسومشخص مفرد:
attainsوجه وصفی حال:
attainingدست یافتن، رسیدن، نائل شدن، موفق شدن، تمام کردن، به دست آوردن، به انتها رسیدن، زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Manoochehr attained his goals through hard work and trust in God.
منوچهر با کار شدید و توکل بر خدا به هدفهای خود رسید.
That country attained its independence two years ago.
آن کشور دو سال پیش استقلالش را به دست آورد.
Aunt Mehri attained the age of ninety.
عمهمهری به نود سالگی رسید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «attain» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/attain