امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Attainment

əˈteɪnmənt əˈteɪnmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
دست‌یابی، نیل، حصول، اکتساب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- the attainment of independence
- دستیابی به استقلال
- Everyone admired her personal attainments.
- همه فضایل فردی او را ستودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد attainment

  1. noun achievement, accomplishment
    Synonyms:
    winning getting obtaining gaining securing achievement accomplishment completion fulfillment realization finish feat reaching acquisition acquirement procurement reaping
    Antonyms:
    failure loss forfeit miss surrender

لغات هم‌خانواده attainment

  • noun
    attainment

ارجاع به لغت attainment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «attainment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/attainment

لغات نزدیک attainment

پیشنهاد بهبود معانی