امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Attaint

əˈteɪnt əˈteɪnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - transitive
دستکاری، لمس، رسیدن به، نائل شدن به، مقصر دانستن، محروم کردن، بدنام کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
verb - transitive
حقوق محکومیت قاضی یا عضو هیئت منصفه به علت دادن رأی اشتباه، محکوم کردن (قاضی یا عضو هیئت منصفه برای دادن حکم خلاف) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد attaint

  1. verb Bring shame or dishonor upon
    Synonyms:
    dishonor disgrace dishonour shame
  1. noun A mark of discredit or disgrace
    Synonyms:
    black eye blemish blot onus spot stain stigma taint tarnish

ارجاع به لغت attaint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «attaint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/attaint

لغات نزدیک attaint

پیشنهاد بهبود معانی