Dishonour

dɪˈsɑːnər dɪsˈɒnə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

ننگ، ننگین کردن، آبرو ریزی، بیشرفی، رسوایی، نکول، بی احترامی کردن به، تجاوز کردن به عصمت (کسی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dishonour

  1. noun Lacking honor or integrity
    Synonyms: dishonor
    Antonyms: honor
  2. verb Refuse to accept
    Synonyms: dishonor, disgrace, attaint, shame
  3. verb Force (someone) to have sex against their will
    Synonyms: rape, ravish, violate, assault, dishonor, outrage
    Antonyms: honor

ارجاع به لغت dishonour

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dishonour» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dishonour

لغات نزدیک dishonour

پیشنهاد بهبود معانی