گذشتهی ساده:
outragedشکل سوم:
outragedسومشخص مفرد:
outragesوجه وصفی حال:
outragingشکل جمع:
outragesخشم، عصبانیت شدید، برآشفتگی
She was overcome by a sense of outrage.
احساس خشم شدید بر او مستولی شد.
She could not hide her outrage at the unfair treatment.
او نتوانست برآشفتگی خود را از رفتار ناعادلانه پنهان کند.
فاجعه، عمل شنیع، جنایت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Torturing prisoners is an outrage that cannot be justified.
شکنجهی زندانیان جنایتی است که نمیتوان آن را توجیه کرد.
They had planned outrages and assassination.
آنها نقشهی کارهای زشت و آدمکشی طرح کرده بودند.
an outrage against not only newspapers but also the society itself
توهین بزرگی نه تنها به روزنامهها؛ بلکه به اجتماع
به خشم آوردن، برآشفتن، عصبانی کردن، شوکه کردن، دلآزرده کردن، ناراحت کردن
The sight of injustice outraged her.
دیدن ظلم او را سخت برآشفت.
His offensive remarks outraged the audience.
اظهارنظرهای توهینآمیز او، مخاطبان را شوکه کرد.
An act that outraged human nature.
عملی که نهاد بشری را خوار و خفیف کرد.
تجاوز کردن، تعرض کردن، آزار جنسی رساندن
He tied the helpless woman and outraged her.
زن بیچاره را بست و به او تجاوز کرد.
The prisoner confessed that he had outraged his victim before fleeing.
زندانی اعتراف کرد که پیشاز فرار، قربانی خود را مورد تعرض قرار داده است.
گذشتهی ساده outrage در زبان انگلیسی outraged است.
شکل سوم outrage در زبان انگلیسی outraged است.
شکل جمع outrage در زبان انگلیسی outrages است.
وجه وصفی حال outrage در زبان انگلیسی outraging است.
سومشخص مفرد outrage در زبان انگلیسی outrages است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «outrage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outrage