گذشتهی ساده:
ravishedشکل سوم:
ravishedسومشخص مفرد:
ravishesدلربا، دلکش، فریبنده، جاذب، ربایش، ربودگی، زنای به عنف، هتک ناموس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a ravishing beauty
یک زیباروی دلربا
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ravishing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ravishing