امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ravishing

ˈrævɪʃɪŋ ˈrævɪʃɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ravished
  • شکل سوم:

    ravished
  • سوم‌شخص مفرد:

    ravishes

معنی و نمونه‌جمله

adjective
دلربا، دلکش، فریبنده، جاذب، ربایش، ربودگی، زنای به عنف‌، هتک ناموس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a ravishing beauty
- یک زیباروی دلربا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ravishing

  1. adjective attractive
    Synonyms:
    adorable alluring appealing beautiful bewitching captivating charming dazzling enchanting enticing glamorous good-looking gorgeous handsome inviting lovely luring pleasing pretty radiant seductive stunning tantalizing

ارجاع به لغت ravishing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ravishing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ravishing

لغات نزدیک ravishing

پیشنهاد بهبود معانی