گذشتهی ساده:
charmedشکل سوم:
charmedسومشخص مفرد:
charmsصفت تفضیلی:
more charmingصفت عالی:
most charmingجذاب، دلربا، گیرا، فریبا، فریبنده، ملیح
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her words and actions were very charming.
سخنان و رفتارش بسیار گیرا بود.
The charming little café had delicious pastries.
کافهی کوچک و جذاب شیرینیهای خوشمزهای داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «charming» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/charming