امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fetching

ˈfetʃɪŋ ˈfetʃɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    fetched
  • شکل سوم:

    fetched
  • سوم‌شخص مفرد:

    fetches

معنی

adjective
جذاب، دلربا، گیرنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fetching

  1. adjective alluring, attractive
    Synonyms:
    beautiful captivating charming cute enchanting enticing fascinating intriguing luring pleasing sweet taking tempting winsome
    Antonyms:
    repellent repulsive ugly unalluring unattractive

ارجاع به لغت fetching

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fetching» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fetching

لغات نزدیک fetching

پیشنهاد بهبود معانی