صفت تفضیلی:
cuterصفت عالی:
cutestجذاب، زیبا، دلفریب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the cutest house in our neighborhood
قشنگترین خانه در محلهی ما
His sister is cute though not really beautiful.
خواهرش خیلی خوشگل نیست؛ ولی بانمک است.
You look cute in that dress.
این پیراهن خیلی تو را گیرا میکند.
Don't try to be cute!
خودت را لوس نکن!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cute» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cute