آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳ تیر ۱۴۰۴

    Cute

    kjuːt kjuːt

    صفت تفضیلی:

    cuter

    صفت عالی:

    cutest

    معنی cute | جمله با cute

    adjective B2

    جذاب، زیبا، دلفریب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    the cutest house in our neighborhood

    قشنگ‌ترین خانه در محله‌ی ما

    His sister is cute though not really beautiful.

    خواهرش خیلی خوشگل نیست؛ ولی بانمک است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    You look cute in that dress.

    این پیراهن خیلی تو را گیرا می‌کند.

    Don't try to be cute!

    خودت را لوس نکن!

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cute

    1. adjective perky, attractive
      Synonyms:
      pretty pleasant charming beautiful delightful adorable dainty
      Antonyms:
      ugly homely

    سوال‌های رایج cute

    معنی cute به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی Cute در زبان فارسی به بامزه، ناز یا دل‌ربا ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی "Cute" به مفهومی اطلاق می‌شود که نشان‌دهنده‌ی جذابیت، معصومیت و زیبایی خاصی باشد که اغلب با احساسات مثبت مانند علاقه، محبت و تحسین همراه است. این کلمه بیشتر برای توصیف چهره‌ها، رفتارها، حیوانات خانگی، کودکان و حتی اشیای کوچک و دلنشین به کار می‌رود. استفاده از واژه‌ی "cute" در زبان انگلیسی، برخلاف واژه‌هایی مثل "beautiful" یا "handsome"، اغلب بیشتر حس لطافت و دل‌نشینی را منتقل می‌کند تا زیبایی صرف یا جاذبه‌ی ظاهری بزرگ‌سالانه.

    از منظر روان‌شناسی، جذابیت ناشی از "cuteness" ریشه در برخی واکنش‌های غریزی انسان دارد. انسان‌ها به صورت طبیعی نسبت به ویژگی‌هایی چون چشم‌های درشت، صورت گرد، بینی کوچک و حرکات ملایم واکنش مثبت نشان می‌دهند، چرا که این مشخصه‌ها یادآور نوزادان یا موجودات نیازمند مراقبت هستند. این واکنش‌ها معمولاً موجب ترشح هورمون‌هایی مانند اکسی‌توسین می‌شود که احساس دلسوزی و مهربانی را افزایش می‌دهند. به همین دلیل، موجودات یا اشیای "cute" اغلب بیشتر از دیگران مورد توجه و مراقبت قرار می‌گیرند.

    در دنیای طراحی و بازاریابی، مفهوم "cute" به‌طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. برندهای مختلف، به‌ویژه در زمینه‌ی اسباب‌بازی، پوشاک کودک، لوازم‌التحریر و حتی محصولات دیجیتال، از عناصر بامزه و دلنشین برای جذب مشتری استفاده می‌کنند. این سبک، به‌ویژه در فرهنگ‌های آسیای شرقی مانند ژاپن با مفهومی به نام "kawaii" به یک جریان فرهنگی بدل شده است.

    از لحاظ فرهنگی، برداشت از واژه‌ی "cute" ممکن است در جوامع مختلف اندکی متفاوت باشد. در فرهنگ غربی، این واژه اغلب با حالتی دوستانه، صمیمی و مثبت به کار می‌رود. اما در برخی جوامع، کاربرد آن نسبت به سن یا جنسیت فرد می‌تواند حساسیت‌برانگیز باشد. برای مثال، توصیف یک مرد بالغ به عنوان "cute" ممکن است در بعضی شرایط بی‌احترامی تلقی شود، در حالی که برای کودک یا حیوان خانگی امری عادی و پسندیده است.

    cute تنها یک صفت توصیفی ساده نیست، بلکه ابزاری روان‌شناسانه و فرهنگی است که می‌تواند احساسات افراد را برانگیزد، رفتارهای حمایتی را تشویق کند و حتی بر تصمیم‌گیری‌های خرید تأثیر بگذارد. این واژه نماد ظرافت، صمیمیت و علاقه‌ی بی‌قید و شرطی است که مرزهای سنی، فرهنگی و زبانی را پشت سر می‌گذارد.

    صفت تفضیلی cute چی میشه؟

    صفت تفضیلی cute در زبان انگلیسی cuter است.

    صفت عالی cute چی میشه؟

    صفت عالی cute در زبان انگلیسی cutest است.

    ارجاع به لغت cute

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cute» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cute

    لغات نزدیک cute

    • - cutcherry
    • - cutchery
    • - cute
    • - cutesy or cutesie
    • - cutey
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.