صفت تفضیلی:
cuterصفت عالی:
cutestجذاب، زیبا، دلفریب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the cutest house in our neighborhood
قشنگترین خانه در محلهی ما
His sister is cute though not really beautiful.
خواهرش خیلی خوشگل نیست؛ ولی بانمک است.
You look cute in that dress.
این پیراهن خیلی تو را گیرا میکند.
Don't try to be cute!
خودت را لوس نکن!
کلمهی Cute در زبان فارسی به بامزه، ناز یا دلربا ترجمه میشود.
واژهی "Cute" به مفهومی اطلاق میشود که نشاندهندهی جذابیت، معصومیت و زیبایی خاصی باشد که اغلب با احساسات مثبت مانند علاقه، محبت و تحسین همراه است. این کلمه بیشتر برای توصیف چهرهها، رفتارها، حیوانات خانگی، کودکان و حتی اشیای کوچک و دلنشین به کار میرود. استفاده از واژهی "cute" در زبان انگلیسی، برخلاف واژههایی مثل "beautiful" یا "handsome"، اغلب بیشتر حس لطافت و دلنشینی را منتقل میکند تا زیبایی صرف یا جاذبهی ظاهری بزرگسالانه.
از منظر روانشناسی، جذابیت ناشی از "cuteness" ریشه در برخی واکنشهای غریزی انسان دارد. انسانها به صورت طبیعی نسبت به ویژگیهایی چون چشمهای درشت، صورت گرد، بینی کوچک و حرکات ملایم واکنش مثبت نشان میدهند، چرا که این مشخصهها یادآور نوزادان یا موجودات نیازمند مراقبت هستند. این واکنشها معمولاً موجب ترشح هورمونهایی مانند اکسیتوسین میشود که احساس دلسوزی و مهربانی را افزایش میدهند. به همین دلیل، موجودات یا اشیای "cute" اغلب بیشتر از دیگران مورد توجه و مراقبت قرار میگیرند.
در دنیای طراحی و بازاریابی، مفهوم "cute" بهطور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد. برندهای مختلف، بهویژه در زمینهی اسباببازی، پوشاک کودک، لوازمالتحریر و حتی محصولات دیجیتال، از عناصر بامزه و دلنشین برای جذب مشتری استفاده میکنند. این سبک، بهویژه در فرهنگهای آسیای شرقی مانند ژاپن با مفهومی به نام "kawaii" به یک جریان فرهنگی بدل شده است.
از لحاظ فرهنگی، برداشت از واژهی "cute" ممکن است در جوامع مختلف اندکی متفاوت باشد. در فرهنگ غربی، این واژه اغلب با حالتی دوستانه، صمیمی و مثبت به کار میرود. اما در برخی جوامع، کاربرد آن نسبت به سن یا جنسیت فرد میتواند حساسیتبرانگیز باشد. برای مثال، توصیف یک مرد بالغ به عنوان "cute" ممکن است در بعضی شرایط بیاحترامی تلقی شود، در حالی که برای کودک یا حیوان خانگی امری عادی و پسندیده است.
cute تنها یک صفت توصیفی ساده نیست، بلکه ابزاری روانشناسانه و فرهنگی است که میتواند احساسات افراد را برانگیزد، رفتارهای حمایتی را تشویق کند و حتی بر تصمیمگیریهای خرید تأثیر بگذارد. این واژه نماد ظرافت، صمیمیت و علاقهی بیقید و شرطی است که مرزهای سنی، فرهنگی و زبانی را پشت سر میگذارد.
صفت تفضیلی cute در زبان انگلیسی cuter است.
صفت عالی cute در زبان انگلیسی cutest است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cute» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cute