صفت تفضیلی:
more adorableصفت عالی:
most adorableدوستداشتنی، بامزه، ملوس، جذاب، ناز، تودلبرو
an adorable kitten
بچهگربهی ملوس
an adorable baby girl
دختربچهی دوستداشتنی
شایان ستایش، قابل پرستش، قابل ستایش، پرستیدنی، ستودنی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The elderly couple's love for each other was truly adorable to witness.
عشق این زوج مسن به یکدیگر واقعاً شایان ستایش بود.
That story is so adorable.
آن داستان بسیار ستودنی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «adorable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adorable