امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Suave

swɑːv swɑːv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
فهمیده و باادب، نرم، ملایم، مؤدب، خوش‌خوراک، شیک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد suave

  1. adjective charming, smooth
    Synonyms:
    affable agreeable bland civilized cordial courteous courtly cultivated cultured diplomatic distingué fulsome genial glib gracious ingratiating obliging oily pleasant pleasing polished polite politic refined smooth-tongued sociable soft soft-spoken sophisticated unctuous urbane well-bred worldly
    Antonyms:
    awkward clumsy unpolished unsophisticated

ارجاع به لغت suave

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «suave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/suave

لغات نزدیک suave

پیشنهاد بهبود معانی