امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Suavity

ˈswɑːvɪti ˈswɑːvɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نرمی، ملایمت، نزاکت، فهمیده و مؤدب بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد suavity

  1. noun The quality of being bland and gracious or ingratiating in manner
    Synonyms: affability, amenity, courtesy, suaveness, diplomacy, mildness, polish, propriety, blandness, unctuosity, urbanity, smoothness
  2. adjective
    Synonyms: diplomatic, gracious, modish, oily, oleaginous, politic, suave, unctuous, urbane

ارجاع به لغت suavity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «suavity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/suavity

لغات نزدیک suavity

پیشنهاد بهبود معانی