آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ خرداد ۱۴۰۳

    Courtesy

    ˈkɜrːt̬əsi ˈkɜːtəsi

    شکل جمع:

    courtesies

    معنی courtesy | جمله با courtesy

    noun countable uncountable B2

    احترام، ادب و مهربانی، تواضع، تعارف، معرفت، تعظیم و تکریم

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    Common courtesy dictates that ...

    شرط ادب آن است که ...

    He didn't even have the courtesy to apologize.

    حتی آن‌قدر معرفت نداشت که عذرخواهی کند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They received him with utmost courtesy.

    با تعظیم و تکریم تمام به او خوشامد گفتند.

    After a brief exchange of courtesies, the negotiations started.

    پس از انجام تعارفات مختصر مذاکرات آغاز شد.

    It's important to show courtesy towards others, even in difficult situations.

    مهم است که با دیگران حتی در موقعیت‌های سخت احترام نشان دهید.

    noun uncountable

    کمک‌هزینه، همکاری، اهدا، خدمات

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    The exhibition has been made possible by courtesy of the Ministry of Education.

    این نمایشگاه با اجازه و همکاری وزارت آموزش و پرورش میسر شده است.

    The company is known for its exceptional customer service and courtesy.

    این شرکت به‌دلیل خدمات استثنایی به مشتریان و حسن‌نیت خود شناخته شده است.

    adjective

    رایگان، مجانی، بدون هزینه

    The courtesy car was waiting for us at the airport.

    ماشین رایگان در فرودگاه منتظر ما بود.

    The hotel provided a courtesy car to the nearby attractions.

    هتل یک ماشین رایگان برای جاذبه‌های اطراف آماده کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد courtesy

    1. noun good manners
      Synonyms:
      politeness civility consideration kindness tact thoughtfulness deference respect graciousness good behavior amiability cordiality friendliness attentiveness complaisance affability gentleness good breeding refinement elegance cultivation culture urbanity suavity amenities gallantry chivalry solicitude geniality favor sympathy address courtliness ceremony polish comity reverence indulgence familiarity gallantness generosity
      Antonyms:
      rudeness impoliteness discourtesy bad manners unmannerliness pompousness
    1. noun favor, indulgence
      Synonyms:
      kindness benevolence compassion generosity charity consideration accommodation service consent liberality unselfishness favor indulgence bounty dispensation chivalry
      Antonyms:
      disregard disfavor discourtesy

    Collocations

    (by) courtesy of

    به پایمردی، با معاضدت، با اجازه، هدیه‌ی، با لطف و همکاری

    courtesy title

    (انگلیس) عنوان اشرافی غیر رسمی (عنوان اشرافی پسر یا دختر یک نفر لرد که به خاطر ادای احترام همراه نام او آورده می‌شود؛ ولی ارزش رسمی و قانونی ندارد)

    سوال‌های رایج courtesy

    شکل جمع courtesy چی میشه؟

    شکل جمع courtesy در زبان انگلیسی courtesies است.

    ارجاع به لغت courtesy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «courtesy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/courtesy

    لغات نزدیک courtesy

    • - courteously
    • - courtesan
    • - courtesy
    • - courtesy card
    • - courtesy title
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.