آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Cultivation

ˌkʌltəˈveɪʃn ˌkʌltəˈveɪʃn

شکل جمع:

cultivations

معنی cultivation | جمله با cultivation

noun

کشت، زراعت، تربیت، تهذیب، ترویج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

to bring under cultivation

زیر کشت بردن

The cultivation of rice requires plenty of water.

کشت برنج نیاز به آب فراوان دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the cultivation of new kinds of honey bees

پرورش انواع جدید زنبور عسل

a man of charm and cultivation

مردی جذاب و با‌فرهنگ

the cultivation of new friendships

ایجاد رفاقت‌های جدید

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cultivation

  1. noun development of land for growing
    Synonyms:
    farming tillage gardening planting working plowing agronomy tilling horticulture agrology agronomics

سوال‌های رایج cultivation

شکل جمع cultivation چی میشه؟

شکل جمع cultivation در زبان انگلیسی cultivations است.

ارجاع به لغت cultivation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cultivation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cultivation

لغات نزدیک cultivation

پیشنهاد بهبود معانی