شکل جمع:
chokersگردنبند طوقی، چوکر (نوعی نوار پارچهای باریک یا گردنبندی که خیلی نزدیک دور گردن قرار میگیرد)
She couldn't breathe properly with the choker on.
با گردنبند طوقی نمیتوانست درست نفس بکشد.
The choker added a touch of elegance to her outfit.
چوکر لباسش طرافت بخشید.
خفهکننده، مسدودکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The paramedics quickly removed the choker.
امدادگران بهسرعت خفهکننده را درآوردند.
The piece of meat got stuck in his throat and turned into a choker.
تکهی گوشت در گلویش گیر کرد و تبدیل به مسدودکننده شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «choker» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/choker