فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Choker

ˈtʃoʊkər ˈtʃəʊkə

شکل جمع:

chokers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

گردن‌بند طوقی، چوکر (نوعی نوار پارچه‌ای باریک یا گردن‌بندی که خیلی نزدیک دور گردن قرار می‌گیرد)

She couldn't breathe properly with the choker on.

با گردن‌بند طوقی نمی‌توانست درست نفس بکشد.

The choker added a touch of elegance to her outfit.

چوکر لباسش طرافت بخشید.

noun countable

خفه‌کننده، مسدودکننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The paramedics quickly removed the choker.

امدادگران به‌سرعت خفه‌کننده را درآوردند.

The piece of meat got stuck in his throat and turned into a choker.

تکه‌ی گوشت در گلویش گیر کرد و تبدیل به مسدودکننده شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد choker

  1. noun a high tight collar
    Synonyms:
    collar neckband ruff dog-collar ruffle neck ruff
  1. noun someone who kills by strangling
    Synonyms:
    strangler throttler garrotter garroter

ارجاع به لغت choker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «choker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/choker

لغات نزدیک choker

پیشنهاد بهبود معانی