امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tillage

American: ˈtɪlɪdʒ British: ˈtɪlɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کشت، کشاورزی، کشت‌وزرع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tillage

  1. noun Arable land that is worked by plowing and sowing and raising crops
    Synonyms: cultivated land, farmland, plowland, ploughland, tilled land, tilth

ارجاع به لغت tillage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tillage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tillage

لغات نزدیک tillage

پیشنهاد بهبود معانی