شکل جمع:
developmentsپیشرفت، توسعه، بسط، ترقی، نمو، رشد، تحول
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The country's development has accelerated.
پیشرفت کشور سریعتر شده است.
The development of new technologies has transformed the way we communicate.
پیشرفت فناوریهای جدید نحوهی ارتباط ما را متحول کرده است.
The development of the local economy has led to increased job opportunities.
تحول اقتصاد محلی به افزایش فرصتهای شغلی منجر شده است.
We encourage the development of industry.
ما گسترش صنایع را تشویق میکنیم.
the healthy development of children
رشد سالم کودکان
اتفاق، پیشرفت (که اخیراً حاصل شده است)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The government reported a new development in the negotiations.
دولت گزارشی از پیشرفت جدید در مذاکرات ارائه داد.
There has been a surprising development in the investigation.
اتفاقی غیرمنتظره در تحقیقات رخ داده است.
a report on the latest developments
گزارشی دربارهی آخرین پیشرفتها
توسعه (فرایند ساخت چیزی جدید)
The company is investing heavily in research and development.
شرکت سرمایهگذاری زیادی در تحقیق و توسعه انجام میدهد.
The development of new technologies is rapidly changing the world.
توسعهی فناوریهای جدید بهسرعت درحال تغییر جهان است.
Software development is complex and challenging.
توسعهی نرمافزار پیچیده و چالشبرانگیز است.
مجتمع، شهرک (که در آن ساختمانهای نو ساخته میشوند)
The development attracted young families to the area.
این شهرک خانوادههای جوان را به این منطقه جذب کرد.
The development featured modern architecture and green spaces.
این مجتمع دارای معماری مدرن و فضاهای سبز بود.
chart the development (or progress) of something
پیشرفت چیزی را نشان دادن یا طرحریزی کردن یا روی نمودار نگاره کردن
توسعه محصول
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «development» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/development