فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Eventuality

ɪˌventʃuˈæləti ɪˌventʃuˈæləti

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

( possibility =) امکان، احتمال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Some eventualities cannot be foreseen.

برخی از پیامدها قابل‌پیش‌بینی نیستند.

preparation for the eventuality of war

آماده‌سازی برای احتمال بروز جنگ

نمونه‌جمله‌های بیشتر

under certain eventualities

تحت برخی امکانات

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eventuality

  1. noun something that probably will happen
    Synonyms:
    probability likelihood possibility chance outcome result consequence effect event issue happening aftermath upshot sequel contingency case any case go-down goings-on toss-up aftereffect
    Antonyms:
    unlikelihood improbability

لغات هم‌خانواده eventuality

ارجاع به لغت eventuality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eventuality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eventuality

لغات نزدیک eventuality

پیشنهاد بهبود معانی