فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Uneventfulness
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
(تحت‌اللفظی) بی‌رویدادی، روزمرگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the uneventfulness of life
روزمرگیِ زندگی
I hate uneventfulness and repetition.
از روزمرگی و تکرار متنفرم.
لغات هم‌خانواده uneventfulness
-
nounevent, nonevent, eventuality, uneventfulness
-
adverbeventfully, eventually
ارجاع به لغت uneventfulness
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «uneventfulness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uneventfulness
لغات نزدیک uneventfulness
- - unevenness
- - uneventful
- - uneventfulness
- - unexampled
- - unexceptionable