با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Eventfully

ɪˈventfli ɪˈventfli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور پُرحادثه، به‌طور پُراتفاق، به‌طور پُرماجرا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Henry eventfully rose to the rank of brigadier general.
- هنری به‌طور پُرماجرا به درجه‌ی سرتیپی رسید.
- The days and the weeks had passed for Philip eventfully.
- روزها و هفته‌ها برای فیلیپ به‌طور پُرحادثه سپری می‌شدند.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده eventfully

ارجاع به لغت eventfully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eventfully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eventfully

لغات نزدیک eventfully

پیشنهاد بهبود معانی