بهطور پُرحادثه، بهطور پُراتفاق، بهطور پُرماجرا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Henry eventfully rose to the rank of brigadier general.
هنری بهطور پُرماجرا به درجهی سرتیپی رسید.
The days and the weeks had passed for Philip eventfully.
روزها و هفتهها برای فیلیپ بهطور پُرحادثه سپری میشدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «eventfully» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eventfully